-
بررسی آییننامهها و دستورالعملهای برنامه هفتم پیشرفت
-
بررسی عوامل موثر بر افزایش تصادفات و تلفات جادهای و سوانح رانندگی و دادهکاوی تلفات انسانی
-
سازماندهی و بازآرایی فضایی آموزش عالی کشور
-
به روز رسانی سند ملی آمایش سرزمین
-
انجام مطالعات مناطق آزاد به عنوان نواحی پیشران اقتصادی کشور
-
اصلاح ساختار بودجه و پیاده سازی نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات مالی دولت (IFMIS)

دكتر مسجدي، رئيس امور آب، كشاورزي و محيط زيست سازمان برنامه و بودجه كشور در ابتداي نشست ضمن تشكر از حضور پژوهشگران در اين نشست گفت: توجه به شركتهاي دانش بنيان در مقولات دامپروري و كشاورزي و مطالبه رهبري در اين زمينه يكي از مهمترين دلايل تشكيل اين نشست است.
مسجدي، تعريفي از موضوع شركتهاي دانش بنيان ارائه كرد و گفت: دانش بنياني در كشاورزي توليداتي است كه در آن سهم دانش نسبت به ديگر مولفهها بيشتر باشد.
وي در همين ارتباط افزود: ما بايد در عرصه كشاورزي بهره وري را افزايش دهيم. ما دربخش كشاورزي اگر توليدات خود را به سمت دانش بنيان نبريم دچار كاهش سهم توليد خواهيم شد و همچنين اين پديده منجر به توليد محصولات كم ارزشي نسبت به بازارهاي جهاني خواهد شد.
دكتر حسين حيدري شريف آباد به عنوان سخنران نخست اين نشست با بيان خاطرهاي از دوران كودكي خود گفت: در روستاي محل زندگي من با وجود تمام كمبودها و نبودن ابزار نوين كشاورزي با مازاد توليدات كشاورزي مواجه بوديم چرا كه با طبيعت نسبتي نزديك داشتيم.
حيدري در بيان اصل چهارگانه توليد به زمان، مكان، مقدار و نوع مناسب اشاره كرد و گفت: اصل طلايي كشاورزي به معناي تبديل انرژي به محصولات فيزيكي طبيعي است كه بايد در اين خصوص به چهار اصل اساسي زمان، مكان، مقدار و نوع توجه ويژه شود.
در ادامه اين نشست محمد راسخ افشار در ابتداي سخنان خود گفت: بزرگترين مشكل ما در زمينه دامپروي اين است كه مدل دامپروري ما مبتني بر دانش بومي نيست، متاسفانه انقلاب سفيد پهلوي دوم بيشترين ضربه را به دانش بومي دامپروي در ايران وارد كرد؛ و اين به اصلاحات به اصطلاح ارضي پنجاه سال كشور اسير يك مداخله گري اشتباه كرده است.
وي در همين خصوص ادامه داد: حذف عشاير از چرخه توليد دامپروري بزرگترين ضربه را به نظام دامپروري كشور زد.
مهندس محمد راسخ افشار، مولف و معاون فني سازمان دام پروري سابق كشور افزود: متاسفانه مداخله اشتباه رژيم پهلوي در ساختار دامپروري كشور نظام دقيق دامپروري كشور را كه مبتني بر دانش بومي در طول هزاران سال شكل گرفته بود را از ميان برد. وي ادامه داد: به عنوان مثال در نظام عشايري ۳۰ نژاد گوسفندي را در ايران توليد كرده بودند كه مبتني بر اقليم هر منطقه در طول ساليان طولاني شكل گرفته بود. اين در حالي است كه ايجاد يك نژاد خالص در دامداري يك اصل مهم به شمار ميرود. با اين وجود و با ورود نظامات اشتباه غربي در ايران در طول اين ۷۰ سال گذشته ۵ نژاد گاوي ايران از اساس نابود شده است. مداخله اشتباه رژيم پهلوي و اشتباهات مكرر در انتخاب نژادهاي دامي باعث زيانهاي جبران ناپذيري در اين بخش شده است.
اين مولف ادامه داد: متاسفانه بدون باورهاي ملي كشور را در صد سال كاملا وابسته كردند در عرصه طيور شاهد اين هستيم كه اكنون به بدترين شكل وابسته شده ايم، خوارك دام ما به شكل افراطي به دلارهاي نفتي و بيگانگان وابسته شده است.
افشار در تبيين مدل وابستگي تحميلي دوره پهلوي گفت: در نظامات پيش از اصلاحات ارضي عشاير و مردم بومي دانش مخصوص خود را ايجاد كرده بودند. قناتها در سطح ايران نمونهاي از اين دانش انباشته هزاران ساله بوده است.
وي ادامه داد: ببينيد در اين ۷۰ ساله غربزدگي و شتابزدگي چاه را جايگزين قنات كرد.
وي در خصوص طرح مدل ذهني خود در خصوص مدلهاي وارداتي غربي گفت: من با اين اصل مخالفم كه ميگويند كشور اكنون دچار خشكسالي شده است، كشور ايران هزاران سال است كه دچار خشكسالي بوده است، اما راه زندگي با اين خشكسالي را به بهترين شكل آموخته بود. متاسفانه مداخلات اشتباه رژيم پهلوي در مدلهاي سنتي و ترجمه غلط از تكنيكهاي غربي كشور را دچار مشكلات جبران ناپذيري كرد.
دكتر افشار ادامه داد: متاسفانه كشاورزي ما بوي نفت ميدهد. ما ميخواهيم با دلارهاي نفتي كشاورزي را توسعه دهيم اين خطاي راهبردي ۷۰ ساله ما است كه باني آن انقلاب سفيد بود. ما اكنون شاهد نتايج تصميمات پيش دلتمردان آن زمان هستيم. در سال ۱۳۵۵ ايران ۷۰ هزار آبادي داير داشته است متاسفانه در سال ۱۳۹۵ اين عدد به ۲۵ هزار رسيده است.
افشار ضمن بيان ريشه مشكلات در گذشته به تكليف كنوني دلتمردان اشاره كرده و گفت: چرا وزارتخانههاي مسئول در خصوص خالي شدن روستاها تدبير نميكنند؟ متاسفانه برنامههاي اجرايي به توسعه پايدار روستايي منجر نشده است.
افشار در خاتمه سخنان خود و در پاسخ به اين سوال كه راه حل چيست؟ گفت: همانگونه كه رهبري فرمودند راه حل ما كشاورزي و دام پروري دانش بنيان است، اما اين دانش بايد مبتني بر دانش بومي ما باشد. در زمينه اجرايي بايد پژوهشهاي مرتبط در حوزه آب و خاك كامل برون سپاري شود. بانكها و نظام سرمايهاي بايد حامي شركتهاي دانش بنيان بشوند. شركتهاي دانش بنيان نبايد اسير ساختار معيوب اداري شوند. ترويج كشاورزي بايد بر اساس يك مدل در اختيار دانش بنيانها قرار بگيرد. اين مهم از زمان پهلوي اول رها شده است. مهارت آموزي يك اصل است كه بايد توسط شركتهاي دانش بنيان مرتفع شود. اصل استفاده از سند ملي آمايش نيز يك اصل است كه همواره بايد مورد توجه باشد.
در ادامه اين نشست محمدعلي يزداني، جانشين سابق نمايندگي ايران در فائو گفت: ساختار موجود دولتي در بخش كشاورزي پاسخگوي نيازهاي ملي ما در بخش كشاورزي نيست، چرا كه تصميمات گرفته شده در سيستم دولتي تصميمات لحظهاي است.
يزداني در خصوص ريشه شناسي مشكلات خاطر نشان كرد: قبل از اين ايلات و عشاير در واقع حافظين امنيت غذايي كشور بودند. اما مشكلات از سال ۱۳۱۰ شروع ميشود. ما اكنون شاهد نتايج اشتباهات ۱۰۰ سال گذشته در بخش كشاورزي و دام پروري هستيم. به گونهاي كه با نابود كردن مدلهاي سنتي ايران و وارد كردن بدون مطالعه نظامات جديد ساختارهاي كشور را دچار مشكل اساسي كرده اند.
وي در تشريح ريشه شناسي مشكلات بخش كشاورزي مداخلات مقلدانه و بدون مطالعه در طبيعت و منابع ملي را يك آفت اصلي دانست و گفت: از سال ۱۲۹۶ تا كنون اين حجم از تغيير قوانين دست اندازي در منابع طبيعي و منابع مالي در نوع خود كم نظير است؛ و اكنون بيش از ۵۰ دستگاه در روستاها و عشاير مشغول كار هستند، اما به دليل عدم هماهنگي اين دستگاهها به پول پاشي روي آورده اند. مشاركت همه ذينفعان و يكپارچه كردن نظام تصميم گيري در زمينه كشاورزي و دامپروري يك اصل است كه متاسفانه به فراموشي سپرده شده است.
وي در خاتمه بخش آسيب شناسي مشكلات كنوني گفت: عشاير طي هزاران سال با مرتع و دام زيست خود را ادامه دادند، اما تصميمات اشتباه رژيم گذشته اين ساختار را شكننده كرد و اقدامات اشتباه در پي انقلاب سفيد منابع كشور را از ميان برد.
يزداني با طرح سه پرسش مشكل ما كجاست؟ آيا استراتژي در بخش كشاورزي وجود دارد؟ آيا قوانين از شركتهاي دانش بنيان در زمينه كشاورزي حمايت ميكند؟ ادامه داد: به نظر بنده ما اكنون تنها با حمايت رهبري قادر هستيم از نقش دانش بنيانها در زمينه كشاورزي صحبت كنيم. ما از ميان ۵۴ سياست ابلاغي در زمينه كشاورزي بايد به مكانيزم نظارتي بر اجراي اين سياستها نيز تاكيد كنيم.
يزداني در خصوص فاجعه نابودي منابع ملي گفت: زمينهاي قابل كشت را باير كردن و از ميان بردن زمينهاي كشاورزي يك مصيبت واقعي است. اصلاحات ارضي در دوره پهلوي آغازگر نابودي زمينهاي كشاورزي بود.
يزداني با بيان اينكه دو ميليون هكتار از اراضي كشاورزي كشور گم شده است! گفت: تبديل روستاها به شهرها عامل گم شدن اين زمينهاي كشاورزي است. متاسفانه زمين روستايي را به زمين شهري تبديل كرده ايم. روستايي كه به شهر تبديل ميشود در عمل زمينهاي كشاورزي و مراتع دامها را از بين ميبريم.
يزداني به طرح پرسش "ما در مرحله تدوين سياستها خوب عمل ميكنيم، اما چرا نتوانستيم سياستها را اجرا كنيم؟ " گفت: چين با استفاده از تكنيكهاي دانش پايه توانسته است با استفاده از ۸ درصد زمينها مشكل امنيت غذايي كشور خود را تضمين و مرتفع كند. كشاورز چيني به هيچ وجه نميتواند زمين خود را تغيير كاربري دهد و نميتواند زمين خود را بيش از دوسال زير كشت نبرد، اما متاسفانه در كشور ما اين مهم اتفاق نيفتاده است.
در پايان جلسه دكتر فرخ مسجدي به نكتهاي اشاره كرد و گفت: ما بايد با روشهاي جديد، ابزار جديد و نيازهاي جديدي كه جامعه نياز دارد، محصولات جديد خلق و توليد كنيم.
مسجدي در جمع بندي نظرات سخنرانان نشست نيز گفت: مشكلات و تغيير كاربري زمينهاي كشاورزي و همچنين فراموشي مدلهاي بهينه گذشته مثل نظام عشايري به عنوان ضربات مهلكي بر پيكره بخش كشاورزي و دامپروري كشور بوده است كه اكنون با رهنمود مقام معظم رهبري ميبايست با استفاده از ظرفيتهاي شركتهاي دانش بنيان اين مشكلات را به حداقل برسانيم.
لازم به ذكر است اين مركز با برگزاري سلسله نشستهاي تخصصي به دنبال فراهم ساختن زمينه لازم براي برخورداري از ظرفيت صاحب نظران، برقراري ارتباط علمي با دانشگاهها و مراكز پژوهشي و دريافت ديدگاههاي متنوع صاحب نظران است.
اين نشست علمي-تخصصي به همت دفتر آموزش و ترويج مركز پژوهشهاي توسعه و آينده نگري، طبق برنامه منظم هفتگي در روز چهارشنبه ۱۸ خرداد ماه سال جاري برگزار شد.